مثل همیشه بی توجه به متن پیامک تبلیغاتی می خواستم این پیامک را نیز حذف کنم که کلمه نشل توجه مرا به خود جذب کرد. نشل و حضور در نمایشگاه . بسرعت دست بکار شدم. پیامک به سرعت در میان نشلی ها بویژه نشلی های مقیم تهران و حومه پیچید . شاید کمتر کسی باور می کرد روزی عشایر نشل به عنوان تنها نماینده عشایر مازندران و در حقیقت سفیر عشایر مازندران در چنین جشنواره هایی حضور پیدا کند. همه به کمک آمدند . چه بی ریا و خالصانه هر کس در هر کجا .از زحمات بی دریغ آقای جمشید محمدی تا دکتر علی رستم نژاد که سر منشا و آغازگر لین حرکت خود جوش بودند تا اصغر رستم نژاد و دیگر دوستان . کبلی جبار هم با تمام ذوق و خلوص نیت به میدان آمد. رمضان محمدی هم به عنوان راننده سهمی داشت. کبلی رستم هم یا خنده های همیشگی احساس غرور می کرد وقتی دوستی ازش پرسید از کجا می آیید: جواب داد: نشل، نشل . تو دونی کجه هسه . خلاصه دوستانی که روز برپایی غرفه حضور داشته اند و آنان که از تهران و شهریار و ورامین هم آمده بودند. شورا و دهیاری نیز این بار به کمک آمدند و با کمک مالی خود از این حرکت حمایت کردند. همه چیز زیبا و دوست داشتنی . هیچ کس حتی احسای کمی از طایفه گرایی نداشت ، هیچ کس مغرور نبود ، هیچ کس من نیود . همه ما شدند و تنها به نشلی بودن خود افتخار می کردند . برق شادی و غرور و حس وطن پرستی در همه موج می زد. انگار جای چنین حرکاتی در نشل خالی است . انگار همه منتظر این اتفاق بودند. رئیس میراث فرهنگی استان هم آمد. خبرنگار و گزارشگر تلویزیون هم آمدند. جای نشلی هایی که نبودند خیلی خالی بود. دلم لک زده بود برای چنین لحظاتی . انگار روح دامداری و عشایر نشل در غرفه نشل متبلور بود. شاید که نه حتما به این نتیجه رسیدم که راه درهم شکستن نگاه های بسته و مهجور همین حرکات و حضور ها باشد. همه برای نشل و همه برای ما شدن، همه برای کمک، همه برای اعتلای نام نشل و نشلی.
جشنواره صدای عشایر آغازی است موفق و تجربه ای گرانبها برای حرکت های بعدی، برای آنها که به اعتلای فرهنگ نشل دلبستگی دارند. برای آنها که فقط گوشه ایی نمی نشینند وبر طبل انتقاد نمی کوبند. برای آنان که بی ریا می خواهند قدمی حتی کوچک بردارند. باید به دریا شدن فکر کنیم و از قطره قطره جمع شدن یاد بگیریم . باید تاریخ خود، گذشته خود و همه آنچه که امروز بعنوان نشل چون عصاره جان ماست میراث دار باشیم و بکوشیم این فرهنگ و این سرزمین و عشایر بازمانده را دریابیم، چرا که این عشایر بخشی از میراث ماست که از اجداد و نیاکان ما به ارث رسیده . چه خون دلها و رنجها برده اند تا ما امروز با نام و نشان آنان احساس غرور کنیم و بعنوان تنها سفیر عشایر استان مازندران در جشنواره صدای عشایر بدرخشیم.
حرکت قشنگ و زیبایی بود ولی چه نتایجی را به دنبال دارد. ساخت یک مجتمع فرهنگی، تاریخی که هم بعنوان موزه مردم شناسی و هم بعنوان پایگاه فرهنگی در نشل بسیار ضروری به نظر می رسد البته قول هایی گرفته شد ولی همتی بلند می خواهد و عزمی راسخ در کنار حمایت های مالی و معنوی نشلی های سخاوتمند و دوستدار فرهنگ و تاریخ این سرزمین. شاید حفظ دام و دامداری، فرهنگ کوچ و عشایر نشل از واجبات امروز هر نشلی است.
به هر حال دیر یا زود آسفالت جاده نشل انجام می شود و گردشگری رونق خواهد گرفت . آیا نشل برای این موضوع آمادگی دارد؟ آیا فرهنگ گردشگری در نشل حاکم شده است؟ آیا زیر ساخت های لازم از قبیل امکانات اقامتی، تفریحی ، تاریخی در نشا ایجاد شده است؟ آیا به گردشگری و اقتصاد گردشگری توجه شده است ؟ در کنار همه این حضور ها و شناساندن نشل توجه به این مسائل نیز دارای اهمیت بسیار است چرا که گاهی عدم آمادگی برای گردشگری خصارات و لطمات فراوانی را بهمراه خواهد داشت که گاهاً جبران ناپذیر خواهد بود.
باید بینا باشیم و هوشیار . شاید کمتر کسی توجه کند ولی پتانسیل های نهقته در نشل قطعا نشل را به یک ماسوله، ابیانه و بسیاری دیگر از روستاهای گردشگر پسند تبدیل خواهد نمود اما .............................
منتظر پاسخ ها، پیشنهادات و مشارکت بیش از پیش شما خواننده گرامی و نشلی عزیز هستیم . هم اکنون به یاری و فکر سبز شما نیازمندیم .

راه ارتباطی شما با ما : www.neshel.ir , و یا سامانه پیام کوتاه ما :30002619000307 می باشد . کمی نزدیک تر شویم ما همه از یک قبیله ایم. به امید دیدار شما در نمایشگاه و جشنواره های پیش رو با حضور سبز شما نشلی عزیز. |