صفحه اول    درباره ما    تماس    پیوندها  
شنبه، 13 خرداد 1402 - 01:36   
  تازه ها:  
 
- اندازه متن: + -  کد خبر: 6صفحه نخست » اخبار روزشنبه، 31 اردیبهشت 1390 - 21:19
فرصت سازی بجای فرصت سوزی
فرصت سازی بجای فرصت سوزی آیا می دانید چند نفر از جوانان نشلی در مقطع دکترا و کارشناسی ارشد در داخل کشور و بعضاً خارج از ایران هستند؟...
  

آیا می دانید چند نفر از جوانان نشلی در مقطع دکترا در حال تحصیل هستند ؟ آیا می دانید ما چه تعداد فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد در داخل کشور و بعضاً خارج از ایران داریم ؟ آیا می دانید ما چه تعداد نجار ، بنا ، مهندس ، آلومینیوم کار ، گچ کار، دامدار ، کشاورز ، باغدار ، دکتر ، معلم ، پولدار ، نخبه ، فرهنگی ، ورزشکار نشلی داریم که همه و همه دارای پتانسیل های نهفته و آشکار برای توسعه و آبادانی نشل هستند؟  کلی تر بگوییم آیا اندیشیده اید که چرا این پتانسیل عظیم  با گذشت زمان به هدر می رود . همگی به این اصل معتقدیم که دنیای امروز دنیای دانش بنیان است . ساده تر بگوییم آیا کارشناس تحصیل کرده رشته کشاورزی یا دامپروری  در امر کشاورزی یا دامپروری موفق تر است یا کشاورز و دامدار سنتی ؟ شیوه های سنتی در جهان مدرن امروز دیگر کارا نیست . آیا به این نکته توجه کرده اید که می توان با این استعداد های بیشماری که  وجود دارد می توان یک قطب بزرگ دامداری نیمه صنعتی و در سطوح بعدی تمام صنعتی ایجاد نمود .
هدف از بیان این مطالب این است با نگاهی عمیق تر می توان دریافت که خداوند منابع بیشماری به ما نشلی ها اعطا نموده است که می شود با اندکی تلاش و اراده فرصت ها و استعداد ها و نیروی انسانی جوانی را که در شهرک های صنعتی یا حومه شهر های بزرگ هدر می رود شکو فا نمود . شاید باورش سخت باشد ولی ما در تمامی مشاغل و حرف ها افرادی توانمند و مستعد داریم و دل تک تک آنها برای آبادی نشل می تپد ولی چرا این همه فرصت در حال سوختن است نه ساختن .
نکته کلیدی این است که تمامی این افراد در هر شغل و موقعیتی که هستند به دلیل نگرش های سنتی و گاهاً مهجورانه دیگر افراد تمایلی به حضور در فعالیتهای انتفاعی و غیر انتفاعی اجتماعی ندارند، چون یا مورد تمسخر واقع می شوند، یا با حرف های سرد و افکار منفی به عقب رانده می شوند و یا به منافع فردی خود بیش از منافع اجتماعی اهمیت می دهند .
در اولین برخورد با این موضوع با چنین جملاتی روبرو خواهید شد " من سهم خود را نقداً پرداخت می کنم ولی مشارکت نه" ، " این محل مدیر یا لفظ عامیانه تر صاحب و بزرگ ندارد و هیچ کاری به نتیجه نمی رسد پس من شرکت نمی کنم " ، " تو چکاره ای؟ مگه محل شورا ندارد ؟" ، " این کار با تصمیم  فلان طایفه انجام می شود پس من نیستم "، " آقا دو روز آمدیم اینجا هوایی تازه کنیم ولش کن " و هزاران هزار دلیل بی منطق و غیر موجه.
اگر به سبک زندگی نشلی های غیر بومی توجه کنیم به گونه ایی زندگی می کنند که همیشه نیم نگاهی به نشل دارند مثلاً ترجیح می دهند یک خودروی به اصطلاح عامیانه شاستی بلند داشته باشند تا راحتر به نشل بروند ، یک خانه ویلایی در نشل بنا می کنند ، ترجیح می دهند تعطیلات تابستانی ، نوروز ،‌ایام محرم ، ماه رمضان و .... را در نشل بگذرانند. به هر منطقه ای هم سفر کنند آنجا را با نشل مقایسه می کنند چرا؟ پس می توان در رفتار های فردی افراد این تمایل را به وضوح دید . افراد زیادی هستند که دارای تمکن مالی نیز می باشند ولی بنا به دلایلی که در بالا اشاره شد تمایلی به مشارکت و حضور ندارند چرا؟ و بسیاری از چرا هایی که گویا هیچ کس پاسخگو نیست و نخواهد بود .
گله گذاری و شکایت راه به جایی نخواهد برد و باید این حس مشارکت اجتماعی در وجود همه ما بیدار و شکوفا شود . باید هر کس گامی حتی کوچک بردارد ، اکنون نه زمان انتقاد است نه زمان طایفه گرایی . هر فرد در هر پست و مقامی که هست و در هر موقعیت فردی و اجتماعی که می باشد و هر شغل شریفی که دارد باید مسئول باشد. همه ما مسئولیم . اکنون بسیاری از جوانان ما در یک سردرگمی شغلی در تهران، ورامین ، آمل و دیگر شهر ها با مشکلات  فراوانی دست و پنجه نرم می کنند و یا با حقوق ماهانه 300 یا 400 هزار تومان قانع شده اند چرا؟
مطمئناً ظرفیت و پتانسیل رشد توسعه در نشل بسیار بسیار بالاست ولی همه اینها در گرو توسعه و تکمیل زیر بنای توسعه روستایی یعنی جاده مناسب و چهار فصل می باشد که با بازگشت مجدد جوانان به روستا و ترویج فضای کسب و کار و رونق مجدد دامداری نیمه صنعتی و صنعتی تبدیل نشل به یک قطب بزرگ دامداری دور از انتظار نخواهد بود.
استفاده از دانش دانش آموختگان و افراد تحصیل کرده  در کنار تجربه بزرگان محل و کسبه غیر بومی اعم از آلومینیوم کار، صنعت گر، فروشنده ، پیمانکارو ... دیپلمه ، کم سواد ، بی سواد همه و همه با سرمایه گذاری افراد سرمایه گذار در بخش های دارای ظرفیت توسعه می توان به آینده این محل امیدوار شد. شاید در نظر خواننده گرامی این مطلب آرمانی و یا خیال باشد اما باید پذیرفت که ما راهی جز توسعه و پیشرفت نداریم و توسعه اجتماعی ،  فرهنگی ، همه و همه در گرو توسعه اقتصادی ایجاد خواهد شد . پس باید شروع کرد از همین حالا و با همان شعری که در کلاس های ابتدایی روی آن نیمکت های چوبی مدرسه نشل باید گفت: دست در دست هم به مهر روستای خویش را کنیم آباد.

   
  

نظرات کاربران: 6 نظر (فعال: 6 ، در صف انتشار: 0، غیر قابل انتشار: 0)
مرتب سازی بر حسب ( قدیمیترین | جدیدترین | بیشترین امتیاز | کمترین امتیاز | بیشترین پاسخ | کمترین پاسخ)
دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد
چه خوب است که شما اینقدر برای آبادانی روستای عزیزمان دلسوزی می کنید که ناشی از قلب پاک و بی ریای شماست . اما آنچه آبادانی یک روستا و منطقه را باعث می شودهمانطور که گفتید تنها و تنها جاذبه اقتصادی است .قبل اغاز هر فعالیتی باید دو عامل جدی فرصت و تهدید(سود و زیان) را مورد تحقیق و کنکاش قرار داد . فرصتها بسیارند و دوستان می توانند چندین مورد از ان را بشمارند به نظرم طرح ایده های نو در زمینه اقتصادی و یا الگو برداری از فعالیتهای دیگران در مناطق مشابه ، می تواند به رونق اقتصادی و به طبع آن اجتماعی و فرهنگی کمک کند من به تهدیدات می پردازم .در کنار همه دلایل ناشی از موقعیت دشوار جغرافیایی (که این موقعیت دشوار از یک طرف فرصت و از طرفی تهدید است ) به نظرم چند دلیل اصلی مانع فعالیت برخی افراد می شود :
1.مدیریت ضعیف و ناتوان روستا و عدم وجود ساختار قانونمند در روستا
2.سطح فرهنگی نسبتا پائین برخی افراد که به نظرم طایفه گرایی و اصطحکاک های طایفه ای در دل آن قرار می گیرد
3.پائین بودن آستانه تحمل ما نسبت به هم (اگه یه نگاهی به وبهای نشلی های عزیز بندازید توهین و.. در آنها کم نیست.ما اصولا انتقاد را با دعوا اشتباه می گیریم و با کوچکترین انتقادی چه به حق باشد یا نباشد برآشفته می شویم و به پاسخ های تند روی می آوریم و اینجاست که جنگ بیهوده طایفه ای اغاز می شود.و مانع بهره برداری از منابع عظیم روستا می شود و
4. مشاع بودن بسیاری از منابع و مراتع روستا که مانع مانور افراد می شود.
در هر حال به نظرم این نو بحث ها می تواند جرقه های را در ذهن دیگران ایجاد کند و موثر و راهگشا باشد . افسوس که افراد اهل مطالعه کم اند. قبلا ما باهم یه فعالیت کوچک داشتیم که متاسفانه بدلیل بی تجربگی ما و دلایل دیگر بی نتیجه ماند (مجمع جوانان نشل ) . یه تذکر کوچک هم نسبت به شما آقا سلمان عزیز داشتم یه جایی به دوستی گفتید که برخیها شاید سالی یک بار هم نشل نیان اما در امورات محل دخالت می کنند که حق ندارند . به نظرم این جمله شما درست نیست شاید نشلی هایی باشند که بدلایلی حتی چند سال یک بار هم به نشل نیان اما حب وطن در آنها وجود داره و همه جا با افتخار خودشونو نشلی معرفی می کنند و دورادور پیگیر خبرها و مسائل نشل هستند و قلبشان برای ان روستا و چیزهای زیبایی که در ان روستا جاگذاشته اند می تپد . همه ما باید احترام به هم را بیشتر تمرین کنیم و در پی جذب حداکثری و دفع حداقلی باشیم . به امید موفقیت شما دوست عزیز و همه نشلی های بزرگوار . یه دوست قدیمی

بسمه تعالی
حرف های قشنگ می زنی . چی شد آن تشکل دانشجویی که تشکیل دادید . آیا آن شروع یک حرکت فرهنگی نبود .حرکتی بود که همه استقبال کردند ومانعی درسرراه نبود . مبلغ ناچیزی هم جمع آوری کردید پس چرا ادامه نیافت .چون ظرفیت ها پایین بود وهست واز طرفی جنبه انتقاد پذیری پایینی داریم بدین جهت هرکسی یاکسانی سازخودش را می زند. وخود را برتر از دیگران می داند

بچه که بودم می گفتم وقتی بزرگ شدم دنیا را تغییر میدیم کمی که بزرگتر شدم گفتم کشورم را تغییر میدم کمی بعد گفتم شهرمو روستایم وحتی الان می بینم که خودمو نتونستم بسازم.
دوست خوب من واقعیت این است که خواتسته بسیار است و منابع فوق العاده اندک ....برای این که روستای شما در مسیر توسعه قرار بگیره باید از یک الگو مناسب ایده بگیره ...آیا الگو مناسب سراغ داری ؟
ابتدایی ترین وبنیادی ترین بستر توسعه وجود راه ارتباگی مناسب است

حرفتان قشنگه ولی واقیت ندارد اقا یانی که در خارج درس می خوانند در ایران پذیرفته نشدند!

اقای نصرنژاد سلام.از گروه فییلمبرداری که قرار بود به رسم برن خبری نشد؟

کدوم گروه فیلم برداری ؟؟؟؟ همونا که ماشینشون زدن یا ؟؟/


نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
 
 
 
::  صفحه اصلی ::  تماس با ما ::  پیوندها ::  نسخه موبایل ::  RSS ::  نسخه تلکس
© نشل 1389
info@neshel.ir سامانه پیام کوتاه:30002619000307
پشتیبانی توسط: خبرافزار